-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:8287 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:2

در احكام آمده است كه اگر كسي سه يا چهار بار عمداً روزه خواري كند، با اجازه مجتهد جامع الشرايط ممكن است كشته بشود، يا كسي كه منكر ضروري دين شود، كافر تلقي ميشود و حكم آن قتل است. آيا اين احكام و امثال آن از جانب امامان صادر شده است؟ اگر قرار باشد روزه خواران به قتل برسند، تصور كنيد در اين زمان چه فاجعهاي ممكن است پيش آيد! آيا اين گونه احكام موجب نوعي بدنامي و خشونت چهره دين نميشود؟ كسي كه عقيده باطلي دارد، اگر تبليغ نكند باز مشمول احكام بالا قرار ميگيرد؟ اصولاً رفتار امامانعليهمالسلام و پيامبرصلي الله وعليه وآله با مخالفان فكري چگونه بود؟ آيا به زور ميتوان كسي را دين دار كرد؟

تمام سئوالات شما در دو سئوال خلاصه ميشود:

1 - آيا با اجبار ممكن است دين را به كسي باوراند؟

2 - اگر حكم قتل براي كساني كه عمداً روزه خواري ميكنند اجرا شود، تبعاتي را در پي دارد. براي مقابله با آنها چه بايد كرد؟

قرآن كريم با صراحت به اين پرسش پاسخ داده است: لا اكراه في الدين.

بقره (2) آيه 256.

پيامبران و آورندگان اديان توحيدي با دلايل و و معجزات روشني كه در اختيار داشتهاند، بدون هيچ اكراهي قلبهاي آدميان را مسخّر ميكردند. در تاريخ پيامبران به چشم نميخورد كه شخص يا اشخاصي را با اجبار وادار به پذيرش دين كرده باشند. چون اساس دين و مذهب بر پايه ايمان و يقين استوار است و با روح و فكر مردم در تماس است. بديهي است يك مسئله فكري و عقيدتي نميتواند با اجبار و تحميل همراه باشد. اعمال زور و قدرت در اعمال و حركات جسماني گاهي مؤثر واقع ميشود، ولي در افكار و اعتقادات بشري اثري

ندارد.

براي ترويج دين اسلام نيز با توجه به استدلالات منطقي و معجزات آشكاري كه دارد، نيازي به توسل به زور نيست. كساني به زور متوسل ميشوند كه از ارائه دليل كافي و منطقي ناتوان باشند.

ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج 2، ص 205.

نتيجه: در اصل پذيرش دين هيچ اجباري نيست، ولي كسي كه ديني را با آگاهي كامل پذيرفت، لازمه آن پايبند بودن به تمام احكام آن است، همان طور كه عرف مردمي در تمامي جوامع بشري به اين معنا اذعان دارد.

هر مجموعه اداري، اقتصادي، كارگري، لشكري و غيره قوانيني دارد كه افراد آن مجموعه ملزم به رعايت آن قوانين هستند و هر شخصي در آن محيط وارد شود، مراعات كردن آن قوانين بر او نيز لازم است. بنابراين ميتوان گفت: با توجه به قلبي بودن امر دين، اكراه و زور در آن راه ندارد، ولي كسي كه با اختيار و اراده خود دين را پذيرفت، ملزم به رعايت همه مسائل و قيود آن است و نميتواند به خود اجازه دهد كه بعضي از مسائل ديني را كه مخالف هواهاي نفساني و امور دنيوي او نيست بپذيرد و برخي از آنها را كه از جهتي به ضرر او تمام ميشود، به مخالفت با آن برخيزد و آن را نپذيرد از همين جا است كه موضوع انكار ضروري دين پيش ميآيد. امام خميني(ره) چنين فرموده است: كسي كه ضروري دين را يعني چيزي را كه مسلمانان جزء دين اسلام ميدانند، منكر شود، چنانچه بداند آن چيز، ضروري دين است و انكار آن چيز برگردد به انكار خدا يا توحيد يا نبوت، نجس ميباشد و اگر نداند، احتياطاً بايد از او اجتناب كرد، گرچه لازم نيست. ديگر مراجع هم توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 84.

فتواهايي قريب به همين مضمون دارند.

همان.

گفتيم در پذيرش اصل دين اكراهي در كار نيست، ولي پس از پذيرش، رعايت تمامي احكام آن امري لازم و ضروري است. روشن است كه اگر اشخاصي بخواهند به قوانين دين پايبند نباشند و مسلّمات دين را به مسخره گرفته و با آن مخالفت كنند، در صورتي كه عاملي بازدارنده در كار نباشد، هرج و مرج پيش ميآيد. در همه

قوانين و عرف مردمي هم براي جلوگيري از بي نظمي و هرج و مرج، مجازاتهايي در نظر گرفته شده است.

آيين مقدس اسلام در اين راستا مجازاتهايي را تحت عنوان تعزير و حدّ مقرر كرده است كه هر كدام بإ؛طك شرايط و قيودي قابل اجرا است؛ از آن جمله تعزير براي اشخاصي كه روزه خود را از روي علم و عمد، در انظار عمومي افطار كنند.

در منابع فقهي آمده است: كسي كه در ماه رمضان روزه خود را عمداً و با علم به حرمت افطار كند، تعزير ميشود و اگر براي بار دوم افطار كرد، باز تعزير ميشود و حكم افطار در مرتبه سوم قتل است و بعضي قتل را در مرتبه چهارم گفتهاند كه احتياط همين است. بديهي است كه حكم قتل در مرتبه سوم يا چهارم در صورتي است كه تعزير در دفعات قبلي انجام گرفته باشد.

علامه حلي، حسن بن يوسف، تذكرة الفقهاء، متوفاي 726ه'، مؤسسة آل البيت، قم، چاپ اول، 1415 ه'، ج 6، ص 87، مسئله 49؛ شهيد ثاني، الروضة البهية (شرح لمعه)، انتشارات و چاپخانه علميه قم، ج 2، ص 142 - 143.

مستند فقها در اين مسأله، حديث سماعه است كه از امامعليهالسلام درباره كسي كه به خاطر روزهخواري سه مرتبه به حاكم اسلامي معرّفي ميشود، سئوال كرده است؛ امامعليهالسلام در جواب سماعه فرمود: بايد در مرتبه سوم كشته شود.

كليني، مجمد بن يعقوب، كافي، متوفاي 329 ه'، دارالأضواء، بيروت، ج 4، ص 103، ح 6؛ طوسي، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام، متوفاي 460ه'، دارالأضواء، بيروت، چاپ سوم، 1606 ه'، ج 4، ص 207، ح 598.

الف) تعزيرات و حدودي كه در شرع مقدس براي گناهان مختلف مقرر شده، احكامي است كه از امام معصومعليهالسلام صادر شده و جنبه بازدارندگي دارد.

ب) اگر روزهخواري آشكارا و در ملاء عام نباشد، به جز حرمت و كفاره و قضا كه دستور آن در كتب فقهي آمده، حكم ديگري همانند تعزير ندارد.

ج) تعزير در مراحل مختلف روزهخواري مشروط به مراجعه به حاكم اسلامي است. بنابراين اگر كسي بيش از سه يا چهار مرتبه روزه خواري كند و كسي او را پيش حاكم نبرد، در مراجعه اول به نزد حاكم در صورت

اثبات تعزير ميشود.



د) اجراي تمامي تعزيرات و حدود در اختيارات حاكم است و هر كس حق ندارد خودسرانه مجري تعزير يا

حد باشد، كه اگر چنين شود، مشكل هرج و مرج پيش ميآيد.

ه') احترام به جامعه اسلامي يك مسئله حياتي و مهم است؛ بنابراين ميتوانيم بگوييم: تعزير در مسئله افطار عمدي روزه به خاطر حرمتشكني جامعه اسلامي است وگرنه روزه خواري غير علني چنين احكامي ندارد.

و) نكته ديگري كه براي شما شبهه ايجاد كرده، اين است كه آيا تنها داشتن عقيده باطل هم حكمي دارد؟ در جواب اين شبهه ميگوييم: وقتي قرار باشد افطار غير علني تعزير نداشته باشد، چطور ممكن است عقيده باطل بدون تبليغ حكمي را در پي داشته باشد؟

بنابراين اگر با اين ديدگاه به احكام شرع مقدس به ويژه به حدود و تعزيرات بنگريم، اجراي آنها نه تنها موجب بدنامي و خشونت چهره دين نميشود، بلكه باعث آرامش و ثبات در جامعه است.

در پايان توجه به اين نكته لازم است: با مطالعه قوانين جزايي اسلام و ديگر ملل و اديان، انسان تصور ميكند كه قوانين جزايي در ظاهر خشن است، ولي با توجه به شرايط فوقالعاده سخت اثبات جرم، كمتر به مرحله اجرا ميرسد، به خصوص در موضوع روزهخواري كه تاكنون در سيره پيامبرصلي الله وعليه وآله و امامانعليهمالسلام و زعماي ديني ديده نشده كه كسي را به خاطر افطار عمدي روزه كشته باشند. رفتار و سيره امامانعليهمالسلام و پيامبرصلي الله وعليه وآله همان گونه كه در تاريخ در موارد بسيار ذكر شده، احتجاج و استدلال در مقابل مخالفان فكري بوده است و مطالبي كه بيان شده است، مربوط به مخالفان فكري نميشود.

در پايان به اطلاع ميرسد كه چند سؤال قرآني شما را به واحد پاسخ به پرسشهاي قرآني دفتر تبليغات ارسال كردهايم كه ان شاء الله جواب برايتان ارسال ميكنند و در مكاتبات بعدي سؤالات قرآني را به آدرس قم مركز فرهنگ و معارف اسلامي ارسال نماييد.







مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.